دارم دیوونه میشم از دست این درد کهنه. صبحا که میخوام از خواب بیدار بشم انگار جونم میخواد بالا بیاد. چرا من باید الان تو این موقعیت سر درد بگیرم چون حتی نمیتونم یه کلمه هم از رو کتاب بخونم. لعنت به این درد مضخرف و کهنه که دوباره برگشته. سام بادی هلپ می! تا جایی که یادمه درمان نداره پس بیخیال هلپ!

» اون: تو هم مثل اونای دیگه بی عرضه!
» من: ممنون از اینکه عرضه رو تویه همین راه خلاصه کردی!