پراکنده نویسی موضوع نداره!

این روزا خیلی جو المپیک گرفتم! چند پست اخیرم هم شاهد خوبیه واسه این قضیه! خوب طبیعیه که منم مثل خیلیای دیگه از ورزش و دیدن مسابقات ورزشی لذت میبرم و دوست دارم بین این همه پیروزی و موفقیت، کشور من و ورزشکارای مملکتم هم یه موفقیتی کسب کنن و سهمی داشته باشن! خداییش هر چقدر با هرچی توی این مملکت مشکل داشته باشیم باز هم همه دوست داریم اسم مملکتمون توی المپیک خودنمایی کنه و به شکلی نباشه که ورزشکارامون دونه دونه حذف بشن! آی که لحظه شماری میکنم واسه شروع تکواندو و کشتی آزاد! بگذریم....

این تابستون هم از تابستونای ناخوشآینده! توی چند سال اخیر به جرات میتونم بگم تابستون بعد کنکورم تابستون شیرینی بوده علی رغم همه مسائلش! شاید چن سال دیگه همین دید رو نسبت به این تابستون داشته باشم اما فعلن خیلی سختمه! این تابستون برام نوآوری هایی هم داشته!! فک کن من برم ریاضی تجربی درس بدم (رفع اشکال) به کسی که میگه فقط نمره ده میخواد! کتاب درس مربوطه رو که از دختر دایی(ما به پسرخالمون میگیم دایی! پس دخترش میشه دختردایی!) گرفتم و نگاه کردم یاد دبیرستان خودم افتادم! چقدر این کتابا مزخرف و بی روحه! آدم دلش نمیاد به عنوان یه دانش آموز به ش نگاه کنه اما به عنوان کسی که باید مباحثش رو چک کنه و برای رفع اشکال یک خواهان ده (!) میتونه جذاب باشه. چند تا نمونه سوال رو هم نگاه میکنم میبینم همش تمرین کتابه! خوب این خواهان نمره ده که اگر یه دور تمرینای کتاب رو فقط روخونی کنه راحت 16 به بالا میشه! چرا میخواد ده بگیره؟ نمیدونم والا! بازهم بگذریم...

کار رو ول کردم اما کار من رو ول نمیکنه! نمیدونم چه کنم! فعلا این ترم تابستونی هم داره رنگ و بو استفراغ به خودش میگیره! فک کنم وبا گرفتم! این شیوع وبا هم توی ایران نوبره.

پ.ن: چند وقتی بود پراکنده نویسی نکرده بودم! آخ حال داد! گوربابای غلطهای داخل متن! پراکنده نویسی رو بچسب!