سر کلاس؛ همه بچه ها سر تا پا گوش و چشم؛ بنده خدا با تمام وجود داشت درس رو توضیح میداد، رنگش از گرما سرخ شده بود، برای نتیجه گیری پرسید:
- خوب حالا چی نتیجه ای از پدیده کسوف میشه گرفت؟
از ته کلاس یکی از بچه ها که ریشاش روی میز آویزوون بود گفت:
- نماز آیات در این حالت واجبه!
و اینگونه به این نتیجه رسیدم که من به جای اینکه در کلاس کنکور ثبت نام کنم به اشتباه در یکی از شعب حوزه علمیه ثبت نام کردم!
» فیلم سینما یک خیلی قشنگ بود.
» چی گرمه اوووف.
» ظرف عتیقه چینی تویه موزه قزاقستان رو کی دیده؟
هر بار تصمیم میگیرم فیلم سینما یک رو ببینم یادم میره یعنی دقیقأ وقتی یادم می افته که دیگه دیره ....
سلام
از خدا برای شما توفیق خواستاریم .
اما به موجب حکم عقل ما بهتر است که بیشتر فکر کنیم !
خوب می رفتی یکی از این حوزه ای علمیه پاکستان ، لااقل این می شد که لندن و پاریس رو هم می دیدی
:)
این نشون میده که اون کلاس سرشار از استعداده ..!!!
از سایت استفاده کردم!
ممنون از راهنمایی.
یک تیر و دو نشان!
کنکور و حوزه علمیه سیار!
موقع سینما یک من داشتم وبگردی میکردم!
خوب تو کلاستون خوش میگذروننین ها !!!!!!!!!
من هم نتونستم سینما یک رو ببینم
گرمه؟؟درستو بخون
کنکور......اوه...یادم افتاد تستهای عربی ام رو نزدم!
فیلم سینما یک هم عالی بود و متاسفانه اون ظرف عتیقه چینی رو ندیدم.
راستی،مگه شما کنکور نداری وبلاگ می نویسی؟!