نمیدونم چرا ولی بعد از خیلی وقته دارم آپدیت میکنم. تو یه هفته هم که با رفقا گذروندم خیلی ایده های جدیدی یاد گرفتم و به دردم خورد. حداقل آیندم رو بهتر میسازم! این عید امسال هم در خُنک ترین وضع ممکن بود هرچند امسال مث تقریا هر سال رفتیم جای حرم امام رضا ولی بازم حال نداد چون مامانم و خواهرم پا شده بودن رفته بودن شیراز! آخه یکی نیست بگه که لااقل سال تحویل پیش خانوادتون باشین! این بازی نه چندان مزخرف مکس پین هم خوب وقتم رو پر کرده. رسیدم آخرش ولی نمیدونم باید چه کار کنم(گور پدر مکس پین).

تا اینجاش که عید به من فاز نداده ولی خدا کنه بعدش بهتر باشه آخه مگه غیر از اینه که من واسه عید برنامه داشتم و هیچ کاری نکردم! این داره منوعذاب میده! این پسرخاله هم دار میره اصفهان که خیلی حال میکردم منم برم ولی حیف نمیشه!  

 

» هی پسره گنده ابله بی شعور! آره، خودت که الان داری وبلاگت رو آپدیت میکنی! پاشو برو برنامه هات رو عملی کن که امسال سال آخر زندگیته!

» راستی بعد n روز عیدتون مبارک!

» خدایا تا کی بگم "مرا آن ده که آن به". ای بابا! ما رو مسخره کردی؟ حیف که به خودت و اون قرآنت خیلی اعتقاد دارم وگرنه . . .  هیچی بابا بیخیال!