من، متولد 1367.
درکل هیچوقت نتونستم خودم رو درست بشناسم ولی از گفته دیگران برمیاد که آدم دقیقه نودی هستم یعنی کاری رو تا دقیقه نود پیش میبرم و بعد همونجا در آخرین لحظه بیخیال میشم. زیادی به نوشتن علاقه دارم البته منظورم وبلاگنویسیه و از تقریبا اول دبیرستان مینویسم و یک وبلاگنویس دیگه من رو به این کار معتاد کرد و البته اون هم کسی نبود جز پسرخالم.
از همه آدما خوشم میاد و کمتر شده با کسی درگیر بشم و همیشه سعی میکنم کینه به دل نگیرم و از اینکه توی یک جمع باشم لذت میبرم.
هیچ افتخار و مقامی هم توی زندگیم نداشتم و حتی کنکور هم حسابی خرابکاری کردم یعنی نتیجه ای گرفتم که شاید خودم هم حسابی جا خوردم.
اینجا هم برای دل خودم مینویسم و از هرچیزی هم بخوام مینویسم وبرام مهم نیست دیگران خوششون بیاد یا نه چون اینجا حیاط خلوت ذهن منه.
ادامه...
میخوام با این عقیده زندگی کنم که باید هر جور هست به هدف رسد البته نه اینکه هدف وسیله رو توجیه میکنه اما چیزی نزدیک به همین یا به عبارتی هدف اکثر وسیله ها رو توجیه میکنه!
پ.ن: خودمم هم نمیفهمم چی میگم! باید به زمان دل بست!
گرچه وصالش نه به کوشش دهند
آنقدر ای دل که توانی بکوش
حافظ
منظورت رو میفهمم. باید برای هدفت بجنگی
به هیچی دل نبند.....خوبی تو؟؟؟؟