تعهد بی تعهد

همیشه از دردسر میترسم. ترس زمانی خودش رو نشون میده که خبر بد و شایعه به گوشم میرسه. از ترس متنفرم. از دردسر هم متنفرم.

من زندگی آروم و بدون استرس رو دوست دارم که توش نه ترس وجود داشته باشه و نه استرس اما مگر کسی هم هست که این جور زندگی رو دوست نداشته باشه؟! یه روز از همه تعهدا باید فرار کرد و دقیقا همون زندگی آروم رو شروع کرد. دیر یا زود اون روز هم میرسه که به راحتی بشاشی به همه چیزایی که به شون متعهدی و زندگی آروم خودت رو شروع کنی.

 

پی نوشت: قرار نیست با بی تعهد شدن از زندگی دست شست و همه چیز حتی انسانیت رو کنار گذاشت. منظور بعضی از تعهد های مسخره ست که زندگی آدم رو یکنواخت میکنه.