من، متولد 1367.
درکل هیچوقت نتونستم خودم رو درست بشناسم ولی از گفته دیگران برمیاد که آدم دقیقه نودی هستم یعنی کاری رو تا دقیقه نود پیش میبرم و بعد همونجا در آخرین لحظه بیخیال میشم. زیادی به نوشتن علاقه دارم البته منظورم وبلاگنویسیه و از تقریبا اول دبیرستان مینویسم و یک وبلاگنویس دیگه من رو به این کار معتاد کرد و البته اون هم کسی نبود جز پسرخالم.
از همه آدما خوشم میاد و کمتر شده با کسی درگیر بشم و همیشه سعی میکنم کینه به دل نگیرم و از اینکه توی یک جمع باشم لذت میبرم.
هیچ افتخار و مقامی هم توی زندگیم نداشتم و حتی کنکور هم حسابی خرابکاری کردم یعنی نتیجه ای گرفتم که شاید خودم هم حسابی جا خوردم.
اینجا هم برای دل خودم مینویسم و از هرچیزی هم بخوام مینویسم وبرام مهم نیست دیگران خوششون بیاد یا نه چون اینجا حیاط خلوت ذهن منه.
ادامه...
این جانور نمیدونم اسمش چیه ولی فقط میدونم یک خاصیتش اینه که روزی سه وعده عاشق میشه و شب همون روز دچار 4 شکست عشقی میشه. واقعن لنگه دومی نداره و مثالش خودشه. اسم این جانور رو میشه "د" گذاشت...
اون چهارمین شکست عشقی مال چیه دیگه؟
اون سه تا رو قانع شدم
چهارمیش..؟!
جونورای زیادی هستن که با د شروع میشن نزدیک به اینی که گفتی مثل دلخر...
؟؟؟؟؟؟
چهارمیشو من می دونم چیه یا کیه
از این جونورا زیاده!
تو هم مواظب باش!
که یا خودت اینجوری نشی! یا اسیر همچین ادمی!(همون جونور)نشی!