گزیده نویسی

امروز روز بدی بود.

ابومسلم دیروز 4 تا به پرسپولیس زد و مارو حسابی خوشحال کرد.

عصر مزخرفیه.

یکشنبه یک امتحان مهم دارم.

چند روزیه باز سرم بدجور درد میگره.

«م.ب» از من خواست تا براش کاری کنم که واسه خودم محال بود انجام بدم. ناراحت شدم ولی این کار رو هرچند اشتباه انجام میدم.

خیلی بداخلاق شدم و باز خیلی زود از کوره در میرم.

نع! این محرمه....

 

 محرم

نظرات 2 + ارسال نظر
زهره شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 15:16 http://zohreh.wordpress.com/

بابا بی خیال ! آخه این چه عکسیه؟

پیام شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 16:12 http://payamra.com

مگه بازهم قمه میزنند ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد