من، متولد 1367.
درکل هیچوقت نتونستم خودم رو درست بشناسم ولی از گفته دیگران برمیاد که آدم دقیقه نودی هستم یعنی کاری رو تا دقیقه نود پیش میبرم و بعد همونجا در آخرین لحظه بیخیال میشم. زیادی به نوشتن علاقه دارم البته منظورم وبلاگنویسیه و از تقریبا اول دبیرستان مینویسم و یک وبلاگنویس دیگه من رو به این کار معتاد کرد و البته اون هم کسی نبود جز پسرخالم.
از همه آدما خوشم میاد و کمتر شده با کسی درگیر بشم و همیشه سعی میکنم کینه به دل نگیرم و از اینکه توی یک جمع باشم لذت میبرم.
هیچ افتخار و مقامی هم توی زندگیم نداشتم و حتی کنکور هم حسابی خرابکاری کردم یعنی نتیجه ای گرفتم که شاید خودم هم حسابی جا خوردم.
اینجا هم برای دل خودم مینویسم و از هرچیزی هم بخوام مینویسم وبرام مهم نیست دیگران خوششون بیاد یا نه چون اینجا حیاط خلوت ذهن منه.
ادامه...
به این حالت میگم بی خوابی! من که همیشه این ساعت خواب بودم چند وقتی هست نمیتونم بخوابم در نتیجه خودمو با کتابام و این پروژه و اینترنت سرگرم میکنم. چه خوب!
پ.ن: فیلم بیخوابی خیلی فیلم قشنگی بود. یاد اون افتادم.
حاجی یعنی تو قبل از ۱۱:۴۸ خوابی ؟؟؟ اون وقت به این میگی بی خوابی ؟! : دمت گرم ! اگه فیلمی که گفتی همون Insomnia خودمون باشه که باهت شدید موافقم ! با صفحه ات حال کردم فطیر ! موفق باشی . یا حق !
ای شب
چشمان مرا
با رویای شیرین
اشنا کن
شادباشی
داغون می کنه آدمو کم کم...
حاجی یعنی تو قبل از ۱۱:۴۸ خوابی ؟؟؟ اون وقت به این میگی بی خوابی ؟! : دمت گرم !
اگه فیلمی که گفتی همون Insomnia خودمون باشه که باهت شدید موافقم !
با صفحه ات حال کردم فطیر !
موفق باشی .
یا حق !
ادم قدر خواب و میفهمه اون موقع ..