من نه ادعایی دارم که فکرم بازه یا خیلی چیزی بلدم یا باشعورم یا هر چیزه دیگه(البته واسه کنکور ادعا داشتم!) خلاصه اصلن اهل این نوع ادعاها نیستم اما نمیتونم هیچ وقت آدمایی رو تحمل کنم که حداقل به نظر من فکرشون کوچیکه. البته این موضوع فکر کوچیک و خاله زنکی لابه لای شیارای مغز همه ما ایرانیا پیدا میشه اما بعضیا وضعشون خیلی حاد تر از این حرفاست. مثلن اگر اظهار کنی که میخوام واسه درس خوندن برم شهر دیگه و شهرش مهم نیست طبق یه قاعده خاله زنکی متهم میشی به اینکه دنبال آزادی واسه رفتارای غیر متعارفت هستی مثلن میخوای سیگار بکشی راحت دختر بازی کنی یا هر حرف دیگه و شاید هم بدتر از این حرفا. متاسفم واسه این فکرای کوچیک که هیچ وقت از جامعه نمیشه حذفشون کرد.
من: دیگه بیخال کنکور ودرس.
وجدان: گه خوردی !!! یکسال از همه چی زدی واسه اینکه حالا به همین راحتی بیخیال!
من: اما...
وجدان: خفه شو بلند شو برو هرچی خوندی جمع بندی کن.
من: درسای نخوندم پس چی؟
وجدان: گور باباش همینا رو که خوندی بچسب.
آره همینا رو به چسب و توی این مدت دورههای کامل کنکور رو بزن.. درسها رو به ترتیب... از ۸۴ شروع کن و برو تا تا هرجا که شد و دوباره از نو! حتی شده دو سه دور... حتما موفق میشی مخصوصا با افزایش ظرفیت ۵۰ درصدی امسال...
ظرفیت ۵۰ درصدی یعنی ۴۰ درصد شبانه و ۱۰ درصد روزانه!
با وجدانت موافقم ولی نه با این شدت...یکمی مهربون تر
اینجوری
وجدان:نه عزیز دلم...بشین درس بخووون....
کنکوری ای که در این شرایط و وقت کم باقی مونده وبلاگ بنویسه... یعنی خیلی بلده!:)
ولی در کل مردم حرف زیاد می زنن.. کسی هم که به خودش اجازه داده این حرفها رو بهت بزنه باید حالش رو بگیری... وجدانت هم بچه خوبیه.. به حرفاش گوش بده!