حکم شارون صادر شد + چن تا چیز دیگه

حکم؛ مسعود کیمیایی؛ جالب، بی مزه، لوس، جدید، بی معنی، هیجان آور، کسل کننده یا هرچیزی دیگه میشه اسمش رو گذاشت ولی نباید فراموش کرد که بد آموزی داره منظورم همون اول فیلمه که لیلا حاتمی «فلان مهندس» رو با یه گلوله آباد میکنه.  البته یه نکته دیگه هم داره اونم نقش مفصل سعید پیرودست (سردار خان برره) که تو این فیلم خیلی بهتر از فیلم گوزنها بازی میکنه! و نتیجه آخر اینکه پولاد کیمیایی خیلی نقشش رو باحال بازی میکرد هرچند که بهش نمیاد پسر خونده گوگوش باشه. اصلا من چرا دارم چرت و پرت میگم؟!

 شارون سکته کرد! همون شبش گفتم چرا این یارو با این هیکل و سنش سکته نمیکنه چون به شخصه اصلا ازش خوشم نمیاد و حالا سکته کرد و من خوشحالم البته نه در اون حد که مثل فلسطینیا از خوشحالی عربده بکشم و تیر هوایی بزنم و گل و شیرینی پخش کنم ولی خوشحالم.

گاهی وقتا اونقدر انرژی دارم که میتونم 100 تا کتاب بخونم و تفسیر کنم ولی بیشتر وقتا خیلی Down میشم و دیگه نمیتونم حتی یه صفحه درس بخونم. احسان به م زنگ زد و گفت برم پیشش و قراره باهم زبان کار کنیم. اگه من همین زبان رو بلد نبودم دیگه باید قید همه چی رو میزدم هرچند حالا دیگه کمتر کسی پیدا میشه که زبانش ضعیف باشه پس این نشون میده من خیلی خوش خیالم!

هروقت وبلاگ مینویسم انرژی میگیرم ولی تصمیم گرفتم از امروز یه کار ضد حقوق بشرانه انجام بدم و اونم اینکه کامنتدونی رو بردارم تا دیگه وابسته به کامنت نباشم و هی تند تند وصل بشم فقط برای چک کردن کامنتا بنابراین از این به بعد کامنتدونی معنی نداره اینجا همونطور که من به ندرت برای کسی کامنت میذارم دیگه شما هم زحمت نکشین.

 

» آهنگای قدیمی وقتی بیجا باشه ذهن آدم رو کهنه میکنه!

» اگه سال اول کنکور قبول نشم خیلی خر و بیشعورم!

» نه! دانشگاه آزاد شرکت نمیکنم. اصلا هم بلند پرواز نیستم.