باباهه زودتر از هرکسی دفترچه گرفته که پر کنم بفرستم واسه ثبت نام کنکور. حوصله خوندنش رو ندارم هرچند که باید با دقت بخونمش و چاره ای نیست. این روزا داره یه روال عادی و معمولی رو طی میکنه و اتفاقات برای خودش میچرخه. مثلا دبیر خوب هندسه دیگه به خاطر دستور پزشک نمیتونه تدریس کنه و هواپیما تو تهران خیلی معمولی سقوط میکنه و منوچهر نوذری هم دار فانی رو وداع میگه. به همین سادگی و خوشمزه ای ماکارونی مانا!
» تصور کن...حتی حوصله تصور کردن هم ندارم.
سایت طراحی گرافیک و نقاشیhttp://www.dezfoolian.com
خیلی معمولی...!
معمولی تر از مرگ پروانه ها بر اثر آلودگی هوا...!
من می خواستم دوباره کنکور بدم سرنوشتم رو خودم رقم بزنم! دیدم دفترچه کنکور گرونه منصرف شدم! بابا جهنم سرنوشت.. همین رشته ی درپیتت رو بچسب حال کن باهاش!
من برگشتم.. دلت برام تنگ شده بود؟
اوه بی خیال!