صبح با یه حالت عجیبی مثل استرس بیدار شدم. دلیلش رو نمیدونستم. موقع خوردن چای قبل از اینکه برم بیرون بابا به م گقت بیرون چیزی نخوری چون وبا داره شیوع پیدا میکنه! طول روز هم گذشت و ظهر موقع برگشتن به خونه حیلی سرحال بودم و ظهر رو هم گذزوندم و اما الان دلهره فردا رو دارم. اگر اومدم و دارم مینویسم فقط به خاطر فردایه تا یه نموره راحت بشم. راستی دیشب مشهد زلزله اومد و البته تو خونه هیچکس نفهمید جز من، اونم چون رویه زمین دراز کشیده بودم ولی تا اومدم برم تویه چارچوب در زلزله تموم شد! امروز هم گفتن مرکزش نیشابور بوده و اون ته دیگش به مشهد رسیده! ای بابا چی میشد مرکزش مشهد بود تا این مشهدم مثل بم تو جهان معروف بشه! بیخیال بابا شوخی کردم هنوز من خیلی آرزو دارم!

 

» بابا من که کنکوری نبودم!

» کدوم بی شرفی بلاگ رولینگ رو فیلتر کرده!! لعنت به این فیلتر و فیلترگرا!

نظرات 3 + ارسال نظر
ستیغ دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 21:52

اول فعلا........

دلتنگ سه‌شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:44 http://depress.blogfa.com

اولا که خوندم...چیزه خاصی نتونستم بگم...در ضمن دومیشم من

mehrnoosh سه‌شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 13:19 http://medadsiah.persianblog.com

hamon bi sharafi ke orkuto filter karde !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد