من، متولد 1367.
درکل هیچوقت نتونستم خودم رو درست بشناسم ولی از گفته دیگران برمیاد که آدم دقیقه نودی هستم یعنی کاری رو تا دقیقه نود پیش میبرم و بعد همونجا در آخرین لحظه بیخیال میشم. زیادی به نوشتن علاقه دارم البته منظورم وبلاگنویسیه و از تقریبا اول دبیرستان مینویسم و یک وبلاگنویس دیگه من رو به این کار معتاد کرد و البته اون هم کسی نبود جز پسرخالم.
از همه آدما خوشم میاد و کمتر شده با کسی درگیر بشم و همیشه سعی میکنم کینه به دل نگیرم و از اینکه توی یک جمع باشم لذت میبرم.
هیچ افتخار و مقامی هم توی زندگیم نداشتم و حتی کنکور هم حسابی خرابکاری کردم یعنی نتیجه ای گرفتم که شاید خودم هم حسابی جا خوردم.
اینجا هم برای دل خودم مینویسم و از هرچیزی هم بخوام مینویسم وبرام مهم نیست دیگران خوششون بیاد یا نه چون اینجا حیاط خلوت ذهن منه.
ادامه...
عمری که عجل در پی ان میتازد هر کسی غم بخورد میبازد..
پی ای ول به خودت که مبارزه میکنی....
بهم سر بزن منطزرتم.....
اگه تو باهاش نسازی اون با تو می سازه...اون وقت دیگه بیا و درستش کن!
ای داد بیداد ... ای روزگار ... راستی................. من عمو شدم !!!! /D:
ایول داداش! همینه باید ساخت .. مخلص هرچی درویشه که ساده شون تویی .. یا حق!
فعلا که همه باید با هم مسالمت کنیم و بسازیم!
که البته کم چیزی هم نیست ....
همه همین طورند
لینک؟
بای
زندگی اجبارست .. لاجَرَم باید زیست ..
بهترین حالت و ایده ال ترینش اینه که ازش لذت هم ببری!! البته میدونم نمیشه. این خیلی خوبه که نمیذاری از پا درت بیاری