امروز امتحان فاینال داشتم و چه کردم! روز عجیبی بود ولی من اصلا باهاش حال نکردم. فقط غرق دنیا بودم و بس. منظورم این نیست که من خیلی آخر معنویاتم ولی گاهی وقتا خدا هم لازمه. راستی من تو ذهنم چند نفر رو باید تحلیل کنم. یکی این پسره «سیا» که فقط بلده فیلم بازی کنه. بعدش این پسره که همش از داشگاهش حرف میزنه تریپ دانشگاه ندیده ها آخرم این پسره (...) که فقط افه مایه داری میاد. چی بگم!
پ.ن: به قول این موشه تو مدرسه موشا:" بِ بِ مثل بهار؛ هاپچو. هاپچو."
salam . kesi nis maro dar comment gozari in blogsky komakemon kone ?
سلام دوست عزیزم
ممنونم که سر زدی
امیدوارم که موفق باشی
سلام! ولی در بادی امر پی نوشت هیچ ربطی به نوشته نداشت هااا!!! اگه این نوشته رو من مینوشتم پی نوشت به خاطر بی ربطی اش میشد پایه طنز نوشته!! :) ولی بی تعارف خیلی قشنگ نوشتی!
سلام. پس قضیه حموم هم همین بود. آچچچچه!
واقعا ساده نویسی به دل همه میشینه.ساده گویی و ساده بودن...
سلام
خدا همه رو بیامرزه